هرکه از نا گفته ها دم میزند بیگانه نیست.
مهر باطل هر که بر غم میزند بیگانه نیست.
هرکه شادی میکند شیطان خطابش میکنید.
دشمن وبیگانه ولعن وعذابش میکنید.
ربنایی را که استاد انچنان از دل سرود.
کی شود ان را به لحن جاهلی از دل زدود.
آشیانت را مکن با چاپلوسی همچو کاخ.
بر گلستانها مکن پرواز با افکار زاغ.
مهرِ استاد انچنان بر سینه ها بنشسته است.
گوییا این عشق با یاد خدا پیوسته است.
عاملی بر کینه وسنگینی دلها مشو.
طعم تلخ کرسی واعیاد ومحفلها مشو.
کینه از کبر و غرور وبت پرستی بدتر است.
با صداقت خو گرفتن از حماقت برتر است.
چشم دل وا کن حقیقت را ببین در شام تار.
پاک کن از سینهً آیینه ات گردو غبار.
سرمه کن از خاک کوی عارفان بر چشم خویش.
چاره کن از خُلق وخوی می پرستان خشم خویش.
م. صناعی.